آموزش زبان انگلیسی

همه چیز درباره زبان(گرامر-نمونه سوال-داستان انگلیسی...)

آموزش زبان انگلیسی

همه چیز درباره زبان(گرامر-نمونه سوال-داستان انگلیسی...)

اصطلاحات-درس دوم

در این پست اصطلاحاتی را قرار داده ام که در آن رنگ ها به کار رفته اند. 

Black

Black as coal: شدیداً تاریک یا پلید و شیطانی

[Her heart is black as coal.]

قلب سیاهی دارد.

Black as the night: شدیداً تاریک

[My bedroom is always Black as the night.]

اتاق خوابم همیشه تاریکه.

Black out: بی‌هوش کردن، از هوش بردن

[High elevation tends to make me black out.]

بلندی حالمو بد می‌کنه.

Black out: خاموشی مطلق (بر اثر قطع برق)

[The electricity went off and caused a black out.]

برق رفت و همه جا خاموش شد

 

(to) Black list someone: کسی را در لیست سیاه گذاشتن

[He can't find work because he was black listed.]

نمی‌تونه کار پیدا کنه چون اسمش رفته تو لیست سیاه.

(to) Give someone a black eye: کبود کردن چشم کسی

[I made a comment his friend and he gave me a black eye!]

در مورد دوستش یه چیزی گفتم اونم محکم کوبید پای چشمم.

Black and white: پلیس، ماشین پلیس

[A black and white pulled up to the curb.]

یه اتومبیل پلیس کنار جاده توقف کرد.

Blue

What in blue blazes? : از سر تعجب و ناراحتی

[What in the blue blazes is going here?]

وای خدای من، این جا چه خبره؟

Blue: افسرده، غمگین

[I'm feeling sort of blue.]

امروز حال خوشی ندارم، پکرم.

Out of the blue: یکهو از جایی خارج شدن

[The other driver appears out of the blue.]

آن یکی ماشین معلوم نیست از کجا پیداش شد.

Gray

Gray area: موضوع گنگ و مبهم

[I'm having trouble answering you because that's a gray area.]

برای جواب دادن به سوال شما مشکل دارم چون سوالتان گنگ و مبهم است.

Gray matter: مغز،مخ،هوش

[I don't know why he makes such stupid mistake; I guess he just doesn't have much gray matter.]

نمی‌دونم او چرا همچین اشتباه احمقانه‌ای کرد، فکر می‌کنم اصلاً مخ نداره.

Green

Green: تازه‌کار

[I wouldn't hire him if I were you, He's really green.]

اگه جای شما بودم استخدامش نمی‌کردم، واقعاً تازه‌کاره.

(to look) Green around the gills: مریض و ناخوش به نظر رسیدن

[What's wrong with you? You look green around the gills.]

چته؟ ناخوش به نظر میای.

Green with envy: به شدت حسادت کردن

[When I told her the news, she was absolutely green with envy.]

وقتی خبر را بهش گفتم کاملا معلوم بود از حسادت داره می‌ترکه.

Pink

In the pink: سرحال بودن

[You look you're in the pink today.]

امروز خیلی سرحال و قبراق به نظر می‌رسی.

Pinky: انگشت کوچک

[He always wears a ring on his pinky.]

همیشه تو انگشت کوچیکش یه حلقه داره.

Tickled pink: هیجان زده

[When H heard about your new job, I was tickled pink.]

وقتی خبر کار تازه‌ات را شنیدم خیلی هیجان زده شدم.

Purple

Purple passion: آرزو داشتن، به شدت علاقمند بودن

[I have purple passion to become an actor.]

آرزو دارم بازیگر بشم.

Red

Beet red: خیلی قرمز، شدیداً سرخ

[She turned beet red from embarrassment.]

از تعجب رنگ لبو شد.( این اصطلاح را خود ما ایرانی‌ها هم می‌گوییم.)

Catch someone red-handed: سر بزنگاه مچ کسی را گرفتن

[I know he's guilty. I caught him red-handed.]

می‌دانم گناهکاره. خودم سر بزنگاه مچشو گرفتم.

(To) paint the town red: مهمانی رفتن

[We are going to paint the town red tonight.]

امشب داریم می‌ریم مهمونی.

Red: کمونیست

[I think he's a Red.]

فکر کنم اون یه کمونیسته.

Red hot: فوق العاده

[The team is red hot.]

اون تیم معرکه‌اس.

Red neck: متعصب، مرتجع

[His father is a real redneck.]

پدرش واقعاً آدم متعصبیه.

(To) see red: عصبانی شدن

[When I saw her with someone else, I saw red!]

وقتی او را با یکی دیگه دیدم خونم به جوش آمد.

White

White-lie: دروغ مصلحتی

[I didn't want to go to work today, so I told my boss a white lie.]

امروز نمی‌خواستم برم سرکار، این بود که به رئیسم یه دروغ مصلحتی گفتم.

Yellow

Yellow: ترسو

[You're not going to confront her? What are you, yellow?]

نمی‌خوای باهاش روبرو بشی؟ چی هستی؟ یه بزدل

نظرات 4 + ارسال نظر
بهروزپور یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:27 ب.ظ http://english2011.blogsky.com/

سلام وبت عالیه

thanks.

Me دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:11 ب.ظ http://upsanddowns.blogsky.com/

thanks for coming and sharing your idea dear
great blog you have
good luck

thanks.

ⓂⓄⓉⒶⓇⒿⒺⓂ سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:51 ق.ظ http://englishtranslators89.blogfa.com

useful ones

thanks

پری پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:12 ب.ظ http://black8white.blogfa.com/

When you win ,





I will proudly tell the world " Hey That's my friend"




but if you lose







, I will sit By your side ,



hold your hand and say: Hey I'm your friend.







وقتی تو موفق میشی



من با غرور به دنیا می گویم که "این دوست من است"


اما وقتی شکست می خوری من کنارت میمونم



و دستهایت را می فشارم و میگویم من دوست تو هستم.







جاااااااااااااااااااااااااااااااالب بود

baleeeeeeeeeeeeeeeeee

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد